یا زهراسلام الله علیها

  • خانه 

سنگریزه ریز است و ناچیز

02 مرداد 1396 توسط طيبه عليوردي لو

اما اگر در جوراب یا کفش باشد ، ما را از راه رفتن باز می‌دارد در زندگی هم ؛ بعضی “گناهان” ریز و ناچیز دیده می شوند

 اما مانع حرکت به سمت “ظهور” امام عصر (عج) هستند: 

🔸کم احترامی یا نامهربانی به والدین؛

🔸نگاه تحقیرآمیز به فقرا ؛

🔸تکبر و فخرفروشی به مردم ؛

🔸منت گذاشتن هنگام کمک کردن ؛

🔸نپذیرفتن عذر خطای دوستان ؛

🔸و….
بخشی از سنگریزه های مسیر تکامل ما هستند
 آنها را باید بموقع کنار بگذاریم …

تا بتوانیم راه را برای ظهور مولای مان هموار سازیم.

اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الفرج

 1 نظر

امتحان الهی

01 مرداد 1396 توسط طيبه عليوردي لو

فلسفه امتحانات الهی چیست؟

امتحانات الهی برای این است که برای خود انسان معلوم شود چه کاره است و فکری برای رشد خود بکند.
 و الّا خدا که از حال بندگان خبر دارد. خداوند مهربان بسیاری از امتحانات را که خارج از توانایی ماست از ما نمی‌گیرد. 
هر امتحانی که از ما گرفته میشود یقینا توانایی موفق شدن در آن را داریم
وقتی ما به امتحانات خود و نتایج آن توجه نکنیم، دیگر رشد نخواهیم کرد.

 1 نظر

شب قدر

23 خرداد 1396 توسط طيبه عليوردي لو

​

 نظر دهید »

پاداش ترک گناه

14 خرداد 1396 توسط طيبه عليوردي لو

داستان_واقعیسید محمد اشرف علوی می‏نویسد: 

« در سفری به مصر، آهنگری را دیدم که با دست خود آهن گداخته را از کوره آهنگری بیرون می‏آورد و روی سندان می‏گذاشت و حرارت آهن به دست وی اثر نمی‏کرد. با خود گفتم این شخص، مردی صالح است که آتش به دست او کارگر نیست. ازاین‏رو، نزد آن مرد رفتم، سلام کردم و گفتم:

«تو را به آن خدایی که این کرامت را به تو لطف کرده است، در حق من دعایی کن.» مرد آهنگر که سخن مرا شنید، گفت: «ای برادر! من آن‏گونه نیستم که تو گمان کرده‏ای.»گفتم: «ای برادر! این کاری که تو می‏کنی، جز از مردمان صالح سر نمی‏زند.» 

گفت: « گوش کن تا داستان عجیبی را دراین‏باره برای تو شرح دهم. روزی در همین دکان نشسته بودم که ناگاه زنی بسیار زیبا که تا آن روز کسی را به زیبایی او ندیده بودم، نزد من آمد و گفت:

« برادر! چیزی داری که در راه خدا به من بدهی؟» 

من که شیفته رخسارش شده بودم، گفتم: «اگر حاضر باشی با من به خانه‏ام بیایی و خواسته مرا اجابت کنی، هرچه بخواهی به تو خواهم داد.»

زن با ناراحتی گفت: «به خدا سوگند، من زنی نیستم که تن به این کارها بدهم.» گفتم: «پس برخیز و از پیش من برو.» 

زن برخاست و رفت تا اینکه از چشم ناپدید شد. پس از چندی دوباره نزد من آمد و گفت: «نیاز و تنگ‏دستی، مرا به تن دادن به خواسته تو وادار کرد.» 
من برخاستم و دکان را بستم و وی را به خانه بردم. چون به خانه رسیدیم، گفت: «ای مرد! من کودکانی خردسال دارم که آنها را گرسنه در خانه گذاشته‏ام و بدینجا آمده‏ام. اگر چیزی به من بدهی تا برای آنها ببرم و دوباره نزد تو باز گردم، به من محبت کرده‏ای.»

من از او پیمان گرفتم که باز گردد. سپس چند درهم به وی دادم. آن زن بیرون رفت و پس از ساعتی بازگشت. من برخاستم و در خانه را بستم و بر آن قفل زدم. 
زن گفت: «چرا چنین می‏کنی؟» گفتم: «از ترس مردم.» زن گفت: «پس چرا از خدای مردم نمی‏ترسی؟» گفتم: 

«خداوند، آمرزنده و مهربان است.»

این سخن را گفتم و به طرف او رفتم.دیدم که وی چون شاخه بیدی می‏لرزد و سیلاب اشک بر رخسارش روان است. به او گفتم: «از چه وحشت داری و چرا این‏گونه می‏لرزی؟ » زن گفت: «از ترس خدای عزوجل.» سپس ادامه داد: «ای مرد! اگر به خاطر خدا از من دست برداری و رهایم کنی، ضمانت می‏کنم که خداوند تو را در دنیا و آخرت به آتش نسوزاند.» من که وی را با آن حال دیدم و سخنانش را شنیدم، برخاستم و هرچه داشتم به او دادم و گفتم: «ای زن! این اموال را بردار و به دنبال کار خود برو که من تو را به خاطر خداوند متعال رها کردم.» 

زن برخاست و رفت. اندکی بعد به خواب رفتم و در خواب بانوی محترمی که تاجی از یاقوت بر سر داشت، نزد من آمد و گفت: «ای مرد! خدا از جانب ما جزای خیرت دهد.» پرسیدم: شما کیستید؟ فرمود: «من مادر همان زنی هستم که نزد تو آمد و تو به خاطر خدا از او گذشتی. خدا در دنیا و آخرت تو را به آتش نسوزاند.» پرسیدم: «آن زن از کدام خاندان بود؟» فرمود: «از ذریه و نسل رسول خدا (صلّی ‏الله علیه و آله و سلّم).» من که این سخن را شنیدم، خدای تعالی را شکر کردم که مرا موفق داشت و از گناه حفظم کرد و به یاد این آیه افتادم که خداوند می‏فرماید:

«إِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»

خدا می‏خواهد هر پلیدی را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را از هر عیبی پاک و منزه گرداند.» (احزاب: 33) سپس از خواب بیدار شدم و از آن روز تاکنون آتش دنیا مرا نمی‏سوزاند و امیدوارم آتش آخرت نیز مرا نسوزاند».1 
پی نوشت :

1. نک: فضائل‏السادات، صص 240 و 241. 

برگرفته از : کتاب «گناه گریزی» / سیدحسین اسحاقی / نشر دفتر عقل

 نظر دهید »

روزمعلم مبارک باد

12 اردیبهشت 1396 توسط طيبه عليوردي لو

امام سجاد (علیه السلام) فرمودند:
حق استاد تو اين است كه:

به او احترام گذارى،

محضرش را محترم دارى،

با دقت به سخنانش گوش بسپارى،

رويت به او باشد و به او توجّه نمايى،

صدايت را بر صداى او بلندتر نكنى،

هرگاه كسى از او سؤالى كند تو جواب ندهى، بلكه بگذارى خودش جواب دهد.

در محضر او با كسى سخن نگويى،

در حضور او از كسى غيبت نكنى،

اگر پيش تو از او بدگويى شود، از وى دفاع كنى.

عيب هايش را بپوشانى،

خوبيها و صفات نيكش را آشكار سازى،

با دشمن او همنشينى نكنى و با دوستش دشمنى نورزى.

هر گاه اين كارها را كردى فرشتگانِ خدا درباره ات گواهى دهند كه تو براى رضای خداوند بلند نام، نه براى مردم، نزد آن استاد رفته اى و دانش او را فرا گرفته اى. 
(الخصال : 567/1)

 نظر دهید »

سلام امام زمانم

02 اردیبهشت 1396 توسط طيبه عليوردي لو

فلسفه ی تنهایی را؛هرچقد هم که خوب ببافند؛

بازهم بی قواره برتن ادم زار می زند!

بی تو؛همه تنهاییم…
یا صاحب الزمان

 نظر دهید »

داستان کوتاه پسری که دختری را کشت

31 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

﷽

گوشه چادرش که خاکی شده بود 

گیر کرده بود به سیم‌خاردارهای حاشیه راه

هر چه تلاش کرد دید نزدیک است چادر پاره شود

یکی از جوان‌های خادم راهیان نور داشت رد می‌شد

گفت خانوم اجازه هست کمک کنم؟

دختر دید انگار خدا یکی را رسانده

جوان بسیجی که سر و صورتش پر بود از گرد و غبار فکه

خم شد تا ارام چادر را جدا کند

دختر دید روی کفش هایش قطره‌ اشکی چکیده است.

دید از بین گونه‌های پسر رد اشکی راه باز کرده

با تعجب فکر کرد به خاطر گرد و خاک است که از چشم آن جوان اشک می‌آید و با لبخند گفت:

ببخشید چیزی شده؟ گرد و غبار اذیتتون کرده؟

چادر جدا شد از بین سیم خاردارها و پسر حالا پا شده بود و ایستاده بود و آرام قصد رفتن داشت.

پسر گفت؛ نه خانوم؛ از بچگی به چادر خاکی حساس بودم و با دیدنش چشمام بهونه میگیره، ببخشید.

یا حق گفت و رفت و حالا دختر بود که بین سیم‌خاردارها مانده بود.

مانده بود که این چه امانت سنگینی است که بر دوش می‌کشد و چقدر بعضی‌ها را یاد کوچه و مادر می‌اندازد.

 نظر دهید »

عقوبت بی اعتنایی ب مادر

31 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

امام محمدباقر علیه السلام فرمودند:
كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ عَابِدٌ يُقَالُ لَهُ جُرَيْحٌ وَ كَانَ يَتَعَبَّدُ فِي صَوْمَعَةٍ …
عابدى در بنى اسرائيل بود به نام جُرَیح و در عبادتگاهی عبادت ميكرد.

مادرش نزد او آمد، در حالیکه داشت نماز میخواند؛ او را صدا زد ولی پاسخ نداد.

مادر برگشت و دو مرتبه آمد و او را صدا زد؛ ولی بار هم آن عابد جواب مادرش را نداد.

مادر برگشت و بار سوم آمد، ولی باز هم آن عابد پاسخ مادرش را نداد.

آن مادر برگشت و ميگفت: از خدای بنی اسراییل میخواهم که تو را خوار و ذلیل کند.

فرداى آن روز فاحشه ‏اى آمد و کنار عبادتگاه او نشست و درد زائيدنش گرفت؛ و مدعى شد كه فرزندش از جُرَیح است.

در بنى اسرائيل شایع شد كسى كه مردم را به خاطر زنا سرزنش ميكرد، خودش زنا كرده است.

پادشاه دستور داد آن عابد را به صلیب بکشند.

مادرش نزد او آمد، در حالیکه به صورت خودش، لطمه (سیلی) میزد.

عابد به مادرش گفت: خاموش باش که اين اثر نفرين تو است.

چون مردم اين سخن او را شنيدند، گفتند: الان ما باید چه کنیم؟

گفت بچه را بياوريد.

بچه را آوردند.

عابد، بچه را گرفت و گفت: پدرت كيست؟

آن نوزاد پاسخ داد: فلان چوپان.

پس خدا تهمتی را که به عابد زده بودند، رد کرد؛ و جُرَیح سوگند خورد كه از مادرش جدا نشود و همواره در خدمت او باشد.
بحارالانوار جلد 71 صفحه 75

 نظر دهید »

عبادت

30 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

 نظر دهید »

بهلول

30 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

​

 نظر دهید »

تلنگر

30 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

‍ 
دختر محـــــجـــــبـــــہ …

تصویرت را گذاشته اے توے فضاے مجازے

به قول خودت خشکــــِ مذهبــــ نیستے …
اتفاقا 

با حجاب هم گذاشته اے ؛

بیشتر از خیابان هم رو گرفته اے …

زیر عکست مینویسند :

” ماشالله !!! “

مینویسند : ” چقدر بهت میاد “

میگویند : “چقدر خوشگل و ناز شدے “

حتے مردان عرب هم میگویند ” جـــــمیل “ٌ
امـــــا 

یـــــادت نرود

بخدا پسر رهگذر و مزاحم توے خیابان 

هم همین را میگوید …

آنجــــــا ، احتمال ۹۰ درصد حیا میکنے

روے بر میگردانے ؛ بے محلے میکنے

و اینجــــــا میگویے 

مـــــتشکرم …

مـــــرسے …

چشماتون قشنگ میبینه و ….
نـــــمیدانم …

حیاے خود را باخته اے ؛

یا اینجا همه به تو مـــــحرمند …
تصویرت را گذاشته اے توے فضاے مجازے

با حـــــجاب 

یا به ” بهانه ” ے حـــــجاب
بیشتر_بیاندیشیم

حجاب_یادگار_حضرت_مادر

 نظر دهید »

حکمت تعداد تسبیحات حضرت زهرا

26 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

وقتی تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها 34 الله اکبر داره نباید یکی کمتر یا بیشتر بگید چون دیگه اون خاصیتی که داره را از دست میده. حکمتی که این اذکار داره در همون تعدادی است که گفتند نه کمتر و نه بیشتر! لذا وقتی دارید ذکر میگید درتعدادش خیلی دقّت کنید.میدونین چرا تسبیحات

 حضرت زهرا سلام الله 

علیها دارای 34 الله اکبر ، 33 الحمدلله و 33 سبحان الله است؟

زمان ازدواج دختر پیامبر اسلام حضرت فاطمه سلام الله علیها که فرا رسید در عرض کمتر از یک هفته تعداد خواستگارانش به 1700 نفر از ثروتمندان و رجال عرب رسید.

در این زمان حضرت جبرئیل از جانب خداوند متعال نازل گشت و به پیامبر عرض کرد که فاطمه را به آن کسی تزویج کن که ستاره زهره درشب جمعه به خانه اش فرود می آید.

وقتی این خبر به اصحاب پیامبر صلوات الله علیه و آله رسید، آنها خانه های خود را زینت دادند و برای نزول ستاره زهره مهیّا گشتند.

 تا اینکه شب جمعه فرا رسید و پیامبر صلوات الله علیه و آله بر پشت بام رفت و منتظر نزول ستاره شد. 

حضرت زهرا سلام الله علیها نیز پشت سر آن حضرت نشستند تا شاهد فرود ستاره زهره باشند. تا اینکه نیمه شب شد و ناگهان ستاره فرود آمد و شب تاریک و ظلمانی همچون روز روشن شد.

وقتی حضرت فاطمه سلام الله علیها ستاره را در حال فرود دید شروع به گفتن ” الله اکبر ” کرد. نزول ستاره طولانی شد تا جایی که حضرت زهرا سلام الله علیها سی و چهار مرتبه ” الله اکبر ” گفت. ستاره بر بام های خانه اصحاب دور زد تا بر بام خانه حضرت علی علیه السلام استقرار یافت و به خانه اش وارد گشت.

حضرت زهرا سلام الله علیها:

 وقتی این واقعه را دید خداوند را شکر کرد و سی و سه مرتبه ” الحمدلله ” گفت و زمانی که به سی و سه رسید، ستاره به سوی آسمان بالا رفت.

 و حضرت فاطمه سلام الله علیها:

با مشاهده صعود ستاره تعجّب کرد و شروع به گفتن “سبحان الله ” نمود تا اینکه ستاره در آسمان وارد گشت و تعداد ” سبحان الله ” گفتن حضرت به سی و سه مرتبه رسید.

منبعی که برای این موضوع :

در کتاب مذکور آمده ” لئالی الأخبار ” است.

 نظر دهید »

رزق چیست؟

26 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

رزق کلمه ای است بسیار فراتر از آنچه مردم می دانند. زمانی که خواب هستی و ناگهان،به تنهایی و بدون زنگ زدن ساعت بیدار می‌شوی ؛ این بیداری ؛ رزق است، چون بعضی‌ها بیدار نمی‌شوند.

زمانی که با مشکلی رو به رو می شوی خداوند صبری به تو میدهد که چشمانت را از آن بپوشی،این صبر، رزق است

زمانی که در خانه لیوانی آب ؛ به دست پدر یا مادرت میدهی این فرصت نیکی کردن ، رزق است.

گاهی اتفاق می افتد که در نماز حواست با گفته هایت نباشد ؛ ناگهان به خود می آیی و نمازت را با خشوع می خوانی این تلنگر، رزق است.

یکباره یاد کسی میفتی که مدتهاست ازو بی خبری و دلتنگش میشوی و جویای حالش ، این یادآوری ؛ رزق است.

رزق واقعی این است.. رزق خوبی ها،

نه ماشین نه درآمد،اینها رزق مال است که خداوند به همه ی بندگانش میدهد،اما رزق خوبیها را فقط به دوستدارانش میدهد.

ودر اخر همینکه عزیزانتان هنوز در کنارتان هستند و نفسشان گرم است و سلامت ؛ این بزرگترین رزق خداوند است

 نظر دهید »

زلزله در زمان علی علیه السلام

26 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

ابن بابويه از حضرت زهرا سلام الله عليها روايت كرده كه فرمود : در زمان ابوبكر و عمر، زلزله شديدي در مدينه رخ داد، به طوري كه عموم مردم ترسيدند و نزد ابوبكر و عمر رفتند . مردم مشاهده كردند آن دو نفر از شدت ترس به شتاب به حضور اميرالمومنين حضرت علي عليه السلام مي روند ، مردم هم به تبعيت آنها حضور آن حضرت رسيدند .اميرالمومنين عليه السلام از منزل خارج شدند ، ابوبكر و عمر و عموم مردم در عقب آن حضرت رفتند . آن حضرت بر روي زمين نشست ، مردم هم در اطراف او نشستند . ديوار هاي مدينه مانند گهواره حركت ميكرد .اهل مدينه از شدت ترس صداهاي خود را بلند كرده و فرياد مي زدند يا علي به فرياد ما برس .هرگز چنين زمين لرزه اي نديده ايم.

لب هاي آن حضرت به حركت در آمد و با دست به زمين زد و فرمود: اي زمين آرام و قرار بگير. زمين به اذن خدا ساكت شد و قرار گرفت .

 مردم از اطاعت زمين از اميرالمونين تعجب كردند . آنگاه حضرت فرمود : شما تعجب كرديد كه زمين مطيع امر من مي شود ، وقتي به او گفتم قرار بگير؟ عرض كردند : بلي يا اميرالمومنين .

حضرت فرمود : من همان كسي هستم كه خداوند در قرآن مي فرمايد :"و قال الانسان مالها ” من به زمين ميگويم براي من حوادث و اخباري را كه بر تو انجام شد بيان كني و به من بگو اعمالي را كه مردم در روي تو بجا آوردند ، پس از آن حضرت فرمود : اگر اين همان زمين لرزه هايي بود كه خداوند در سوره ي زلزال مي فرمايد ، زمين به من اخبار خود را مي داد ولي اين زلزله آن زلزله نيست …!

تفسير برهان ج4 ص493 – 1001داستان از زندگي علي عليه السلام ص311

 نظر دهید »

فرمان مولا

25 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساكن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی كه از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل كردند: در ایامی كه در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه‌ای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا كردم و متوجه مقام حضرت صاحب الأمر علیه السلام شدم.

در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم كه به فارسی فرمود:

〖به شیعیان و دوستان بگویید كه خدا را به حق عمه‌ام حضرت زینب علیهاالسلام قسم دهند، كه فرج مرا نزدیك گرداند.〗

 راستی …

چندبار به همین فرمان ساده‌ی مولایمان عمل کرده‌ایم؟!

 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج ۱، ص ۲۵        

الهی_بحق_زینب_الکبری

عجل_لوليك_الفرج

 نظر دهید »

سخنی باحضرت دوست

19 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

خدایا…بیاموز به من…..

که لحظه ها در گذرند….

بیاموز به من که هیچ حالتی پایدار نیست…..

که می گذرد….اگر در سختی ام…

اگر دلتنگم….

و در تمام این لحظه ها تو در کنار منی….

به من آگاهی بده تا پذیرا باشم هر لحظه ایی را که می گذرد….

و نشانم بده راه را….

تا سهم خود را به انجام برسانم….

از نیروی بی پایانت بی نصیبم مگذار ….

تا بپیمایم راههای دشوار زندگی را که با حضور تو ممکن میشود…..

نگرانی هایم را بدست تو می سپارم…..

و قدم میگذارم در راهی که تو میخوانی ام…..

و هرچه در این مسیر برایم مهیا کرده ای را با آغوش باز می پذیرم….

هر لحظه با یاد تو خواهد گذشت…

چه سخت و چه آسان…

چه تلخ و چه شیرین…

که با حضور تو همه لحظه هایم به عشق مبدل میشوند
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج

 2 نظر

حکایت

19 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

 حکايت ما وخداحکايت عجيبی است

مثل قصه ی استاد نقره کار

می گويند وقتی استاد نقره کار

نقره را صيقل می دهد

آن رادر داخل آتش، نگه می دارد

اما چشم از نقره برنمی دارد
درست مثلِ خدا

وقتى می خواهد، صيقل پيدا کنيم ما را در آتشِ سختى های خودمان وارد ميکند

اما چشم از ما برنمي دارد

تا جایی که عکسِ خودش را در ما ببيند

 نظر دهید »

توصیه

15 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

#توصیه_های_عرفا
 اولين چيزي كه بر ما در #رجب واجب است، #توبه است.
 پرهيز كنيد از كبائر و صغائر به قصد قربت! ملتزم شويد به مراقبه، هم صغري و كبري! كه مراقبه صغري نگاه داشتن خود است از مكروهات و خلاف «ما لايرضي الله به» و مراقبه كبري نگاه داشتن دل است از آنچه محبوب نمي‌پسندد، كه يك لحظه از مراقبت پروردگار خود را خارج نكند و در همه لحظات خدا را حاضر ببيند. 
 علاوه بر آن محاسبه و معاتبه داشته باشيد و نفس را معاقبه كنيد و بعد جريمه كنيد!…«ثمّ اقبلوا بقلوبكم؛ پس با دل‌ها‌ي خود اقرار كنيد به خدا» و مرض‌هاي گناه را معالجه كنيد و با استغفار، بزرگي گناه خويش را كاهش دهيد؛ چراكه استغفار،بزرگي گناه را از بين مي‌برد.

 آیت الله قاضی. كتاب مطلع انوار (۲/صص ۱۰۵ تا ۱۱۳)

 1 نظر

روایت

12 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

ثواب کمک کردن به همسر.

آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):

.

امام‌ علے علیه السلام مےفرمایند: روزی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر ما وارد شدند، فاطمه زهرا در کنار دیگ نشسته بود، و من مشغول پاک کردن عدس بودم، پیامبر خدا صلےالله علیه و آله و سلم وقتی دیدند که من در حال کمک کردن به دخترشان هستم، خوشحال شدند فرمودند: یا ابالحسن. عرض کردم: لبیک یا رسول الله.

.

 حضرت فرمودند: به سخنانی که به تو میگویم گوش بده که من هر چه میگویم امر خدایم است. «هیچ مردی در خانه به همسرش کمک نمی کند، مگر اینکه به تعداد هر مویی که در بدنش هست، عبادت یک سال را برای او مےنویسند.»

.

 ببینید ثواب در اطراف شما ریخته، اما شما جمع نمی کنید

.

پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله: 

.

«عبادت یک سال کہ در روزهایش روزه گرفته و در شبها‌یش به شب زنده‌داری گذرانده باشد برای او می‌نویسند، خداوند ثواب صابرین را به شخص عطا مےکند»

. صابرین چه کسانی هستند؟ صابرین کسانی هستند مثل داوود نبی علیه السلام، یعقوب نبی علیه السلام، عیسی علیه السلام اینها صابر بودند، ثواب آنها هم به این شخص داده مےشود.

 نظر دهید »

روایت

04 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

مردی خدمت حضرت امام موسی کاظم (ع) شرفیاب شد و از مشکلات کاری به آقا شکایت کرد که:
  آقا جان کار من بسته شده و به هر کاری که متوجه می شوم و دست میزنم، سودی نمی کنم و به هر حاجتی رو می آورم آن حاجتم روا نمی شود، چه کنم؟!

 حضرت موسی بن جعفر (ع) فرمودند:

 

بعد از نماز صبح ده مرتبه بگو: 
 «سُبْحانَ اللَّهِ الْعَظیمِ وَ بِحَمْدِهِ اَسْتَغْفِرُاللَّهَ وَ اَسْئَلُهُ مِنْ فَضْلِهِ»
 راوی گفت: 

چند صباحی بر این دعا مداومت کردم، جمعی از هم محلی هایم نزد من آمدند و گفتند:
 مردی از اقوام شما مرده و غیر از تو وارث دیگری ندارد و بدین طریق به مال زیادی رسیدم و بی نیاز شدم
 بحارالانوار ، ج 57 ، ص 199

 نظر دهید »

تلنگر

03 فروردین 1396 توسط طيبه عليوردي لو

تلنگــــــــــر
دلـــــتو بتکـــــون ،

از حرفا …

از بُغضا …

از آدما …

دلـــــتو بتکـــــون ؛ 

از هر چے که تو این یک سال

یادش دلتو به درد آورد …

از خاطره هایے که 

گریه هاش بیشتر از خنده هاش بود …

از نفهمیدنِ اونایے که همیشه فهمیدیشون

دلـــــتو بتـــــکون …
از کوتاهے هاے خودت …
اگه با یه “ببخشید!من هم مقصر بودم 

یکے رو آروم می کنے؛

آرومش کن …

دلـــــتو بتـــــکون …
یه نـــــفسِ عـــــمیق بڪـــــش

سلام بده به بـــــهار

به اتفاقاے خـــــوب …

سال_نو_مبارڪ

 نظر دهید »

ارزش زن

26 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

احادیثی پیرامون ارزش خانه داری زنان …۱- هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت میکند.. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله)
۲- در هربار شیر مکیدن نوزاد خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده را به زن میدهد. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله)
۳- جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.(امام علی علیه السلام)
۴- بهترین زنان زنی است که برای شوهرش خوشبو باشد. (امام صادق علیه السلام)
۵- چند گروه از زنان با حضرت زهرا در قیامت محشور میشوند. یکی از انان زنانی هستند که بر بداخلاقی شوهر خود صبر میکنند. (امام صادق علیه السلام )
۶- هیچ چیز برای زن در شب اول قبر بهتر از رضایت شوهرش نیست. (امام محمد باقر علیه السلام)
۷- یک لیوان آب دست شوهر دادن بهتر از یک سال نماز شب خواندن و روزه گرفتن است. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله)
۸- چون زنی به شوهر خود آب گوارایی دهد خداوند 60 گناه او را میبخشد. (پیامر اکرم صلےالله علیه وآله)
۹- هیچ زنی نیست که دیگ غذایش را بشوید مگر آنکه خدواند او را از گناهان وخطا ها می شوید. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۰- هیچ زنی نیست که هنگام نان پختن عرق کند مگر آنکه خداوند بین او و جهنم هفت خندق قرار دهد. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۱- هیچ زنی نیست که لباس ببافد (بدوزد) مگر آنکه خداوند برای هر نخی صد حسنه می نویسد وصد گناه محو می کند. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۲- هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه بزند ولباس آنان را بشوید ، مگر آنکه خداوند برای هر مویی حسنه ای بنویسد و برای هر موی گناهی را پاک کند واو رادر چشم مردم زینت دهد.(فاطمه سلام الله علیها)
۱۳- بهتر وبرتر از همه اینها رضای خدا ورضای مرد از همسرش است .رضای همسر رضای خدا وغضب همسر غضب خدا می باشد. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۴- هیچ زنی نیست که با اطاعت همسرش بمیرد مگر آنکه بهشت بر او واجب میشود. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۵- هيچ زنى نيست که شوهرش را يکبار آب دهد (يک ليوان) مگر اينکه اين رفتار براى او از عبادت يک سال که روزهايش را روزه بگيرد و شبهایش به شب زنده دارى مشغول باشد بهتر است وخداوند در عوض هر بار که شوهرش را آب دهد ، شهرى در بهشت براى او بنا مى کند وشصت گناه از او می آمرزد. (امام صادق علیه السلام)

منبع احادیث: کتاب وسائل الشیعه ج ۲ص۳۹

 نظر دهید »

ارزش زن

26 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

احادیثی پیرامون ارزش خانه داری زنان …۱- هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت میکند.. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله)
۲- در هربار شیر مکیدن نوزاد خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده را به زن میدهد. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله)
۳- جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.(امام علی علیه السلام)
۴- بهترین زنان زنی است که برای شوهرش خوشبو باشد. (امام صادق علیه السلام)
۵- چند گروه از زنان با حضرت زهرا در قیامت محشور میشوند. یکی از انان زنانی هستند که بر بداخلاقی شوهر خود صبر میکنند. (امام صادق علیه السلام )
۶- هیچ چیز برای زن در شب اول قبر بهتر از رضایت شوهرش نیست. (امام محمد باقر علیه السلام)
۷- یک لیوان آب دست شوهر دادن بهتر از یک سال نماز شب خواندن و روزه گرفتن است. (پیامبر اکرم صلےالله علیه وآله)
۸- چون زنی به شوهر خود آب گوارایی دهد خداوند 60 گناه او را میبخشد. (پیامر اکرم صلےالله علیه وآله)
۹- هیچ زنی نیست که دیگ غذایش را بشوید مگر آنکه خدواند او را از گناهان وخطا ها می شوید. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۰- هیچ زنی نیست که هنگام نان پختن عرق کند مگر آنکه خداوند بین او و جهنم هفت خندق قرار دهد. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۱- هیچ زنی نیست که لباس ببافد (بدوزد) مگر آنکه خداوند برای هر نخی صد حسنه می نویسد وصد گناه محو می کند. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۲- هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه بزند ولباس آنان را بشوید ، مگر آنکه خداوند برای هر مویی حسنه ای بنویسد و برای هر موی گناهی را پاک کند واو رادر چشم مردم زینت دهد.(فاطمه سلام الله علیها)
۱۳- بهتر وبرتر از همه اینها رضای خدا ورضای مرد از همسرش است .رضای همسر رضای خدا وغضب همسر غضب خدا می باشد. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۴- هیچ زنی نیست که با اطاعت همسرش بمیرد مگر آنکه بهشت بر او واجب میشود. (فاطمه سلام الله علیها)
۱۵- هيچ زنى نيست که شوهرش را يکبار آب دهد (يک ليوان) مگر اينکه اين رفتار براى او از عبادت يک سال که روزهايش را روزه بگيرد و شبهایش به شب زنده دارى مشغول باشد بهتر است وخداوند در عوض هر بار که شوهرش را آب دهد ، شهرى در بهشت براى او بنا مى کند وشصت گناه از او می آمرزد. (امام صادق علیه السلام)

منبع احادیث: کتاب وسائل الشیعه ج ۲ص۳۹

 نظر دهید »

نماز

21 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

‍ نمازتو شروع کردی …داری با خـــــدای علی اعلا صحبت می‌کنی …

همین موقع موبایلت زنگ می‌خوره …

رفیقت پشت خطه …

 نگران می‌شی چطور جوابشو بدی …

با خودت می‌گی اگه جواب ندم،

ممکنه به طرف بی‌احترامی بشه …

 و دیگه تا خود السلام علیکم و رحمة الله و برکاته، هیچــی از نمازت نمی‌فهمی
اما …

 داری با دوستت صحبت می‌کنی …

 صدای اذان میاد …

 خــــدای علی اعلا پشت خطه …

یک‌بار …

   دو بار …

      سه بار …

         چهار بار …

             پنج بار …

                شـــش بـــــار …

 زنگ می‌خوره …

         حــَــیِّ… حــَــیِّ… حــَــیِّ…

بدو بیا من پشت خطم

الــو …

منتظرتم …

کجایی پس ؟؟؟
راستی …

چقدر نگران می‌شی که زودتر جوابشو بدی …

هیچ با خودت می‌گی اگه جواب ندم،

ممکنه بی‌احترامی بشه …
ڪاش وقتی صداے اذان میاد …

یہ طورے بی‌قرار شیم …

ڪہ دیگہ هیچی از بقیہ‌ے ڪارامون نفہمیم …

 نظر دهید »

چادرخاکی

19 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

زن هنوز کاملا وارد اتوبوس

نشده بود که راننده ناغافل در رو بست و چادر زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا بدحجاب طوری که همه بشنوند گفت:

آخه این دیگه چه جور لباس پوشیدنه؟ 

خودآزاری دارن بعضی ها ! 

زن محجبه، روی صندلی خالی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت:

من چادر سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . همسرت نسبت به تو دلسرد نشود.

محبت و توجه اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم

زمستان ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می شوم، بخاطر حفظ خانه و خانواده ی تو. 

من هم مثل تو زن هستم.

تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دوست دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم،

زمستان ها راحت تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم.

اما من روی تمام این خواسته ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و همه اینها رو وظیفه خودم میدونم.
چند لحظه سکوت کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون پاسخی دریافت نکرد ادامه داد: راستی…

 هر کسی در کنار تکالیفش،

حقوقی هم دارد.

حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی پریشان و لباسهای بدن نما و صد جور جراحی ِ زیبایی،

چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.

حالا بیا منصف باشیم.

من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت:

هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم …

راست می گویی❗️

و آرام موهایش را از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد…

 نظر دهید »

روایت

18 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

  ‌ از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند:
   یوم الحسره، کدام روز است که خدا می فرماید: بترسان ایشان را از روز حسرت

.

  حضرت جواب دادند: آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
   پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
  حضرت فرمودند: آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.
                  ( وسائل الشیعه/ج7 )
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم      
 

 نظر دهید »

خدا

18 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

خوب میدانم خدایی که مرا به زمین فرستاد

وازروح خودبرجسمم دمید

هوایم رادارد، دوستم دارد ، نگاهش همراهم است .

صدایش که میزنم عاشقانه آغوش می گشاید . پروبالم میدهد 

خوب میدانم او میخواهد به یادآورم چه عهدی بستم 

اینجانیامدم تا روزمرگی کنم اجازه دادباشم تا زندگی کنم باعشق باخدمت باتلاش با امید 

وخودرا بالابکشم هرلحظه و هردم 

ونگاهم به اوباشد و دستانم به سوی او.

 نظر دهید »

تلنگر

18 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

شهید_محمد_ابراهیم_همت :
من متنفــــرم از انسان‌های سازشکار و بی‌تفاوت
و متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلا چه می گویند بسیارند….
.ای کاش به خود می آمدند! 
از طرف من به جوان ها بگویید :
چشم شهیدان و تبلور خونشان به شما دوخته است ،

به پا خیزید و اسلام را و خود را دریابید ،

نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود…..نه شرقی نه غربی» 

شهید_محمد_ابراهیم_همت

 نظر دهید »
17 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

حدیث_مهدوی
یمان تمار گوید:

 خدمت امام صادق علیه‌السلام نشسته بودیم،

 پس به ما فرمود: 
همانا صاحب‌الامر را غیبتى است، 

هرکه در آن زمان دینش را نگه دارد مانند کسى است که درخت خار قتاد را با دست بتراشد. 
سپس فرمود: … کدامیک از شما می‌تواند خار آن درخت را بدستش نگه‌دارد، 

سپس لَختى سر به زیر انداخت و باز فرمود: 
همانا صاحب‌الامر را غیبتى است،

 پس هر بنده‏‌اى باید از خدا پروا کند و به دین خود بچسبد.
 کافی، ج۱،‌ص۳۳۵

 نظر دهید »
17 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

آبروی کسی را نبر! 
استاد فاطمی نیا:
خدا شاهد است الان مردم آبرو بردن را خیلی دست کم گرفته‌ اند. 

ببینید خدا چند گناه را نمی‌بخشد: 
  عمدا نماز نخواندن

  به ناحق آدم کشتن 

  عقوق والدین

  آبرو بردن 
 این گناهان اینقدر نحس هستند که صاحبانشان گاهی موفق به توبه نمی‌شوند. 
پسر یکی از بزرگان علما که در زمان خودش استادالعلما بود، برای من تعریف می‌کرد: «به پدرم گفتم پدر تو دریای علم هستی. اگر بنا باشد یک نصیحت به من بکنی چه می‌گویی؟ 
می‌گفت پدرم سرش را انداخت پایین.بعد سرش را بالا آورد و گفت آبروی کسی را نبر!»
 الان در زمان ما هیئتی‌ها، مسجدی‌ها و مقدس‌ها آبرو می‌برند.
عزیز من اسلام می‌خواهد آبروی فرد حفظ شود. شما با این مشکل داری؟ 
دقت کنید که بعضی‌ها با زبانشان می‌روند جهنم. روایت داریم که می فرماید اغلب جهنمی ها، جهنمی زبان هستند. فکر نکنید همه شراب می خورند و از دیوار مردم بالا می روند.
 یک مشت مومن مقدس را می آورند جهنم. ای آقا تو که همیشه هیئت بودی! مسجد بودی! بله. توی صفوف جماعت می نشینند آبرو می برند.

مواظب رفتارمون باشیم

 نظر دهید »
16 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

⁩‍ بانـو!
زیباترین پنجـره‌ی دنیا،

قابــ چادر توستــ! 
وقتے چـادرتــ را ڪمی روے صورتتــ

میڪشی و با غـرور تمــام از انبـــوه نـــگاه نامحرمان عبور میکنی 
آنگاه تو میمانی ونورُ علے نور
و چه زیباستــ انعڪاس حیـــــا

از پشتــِ این سنگرِ سادهٔ سیاه سنگین …
 محجبه واقعے
 حجابش را در شبڪـه های

اجتمـــاعی محکم می گیرد و حجاب “گفتـــارش” را محکــم تر!

 نظر دهید »
13 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

پای درس استاد
 پاسخ یه سؤال که مطمئنم کنج ذهن هممون هست
••چه کنیم که تو نماز حضور قلب داشته باشیم؟
استاد فاطمی نیا
 در مسأله حضور قلب یک ورود داریم یک توقف 

••ورود چیست ؟
ببینید یک وقت افکار خودشان می آیند ، 

ورود افکار دست ما نیست ••• 

مولوی این افکار را به زنبور تشبیه کرده ،

زنبور خودش می آید تو که دعوتش نکرده ای .
 ••شما فردا مهمان دارید ، 

حالا دارید نماز میخوانید این فکر مهمانی مثل زنبور می آید 

وارد مغز میشود ، “فردا مهمان دارم” ، 

ولی توقف با خودت است ، میتوانی توقف نکنی 

••وقتی آمد “راست میگوید ها ، مهمان داریم ، سالادش چه طور باشد ، به کدام مهمانخانه بگویم ، چطور باشد ..”
🔹••ایشان می فرمودند که اینها که بی اختیار می آید مضر نیست ••••

اما توقف دست ماست ، آنجا دیگر فکرت را عوض کن و ادامه نده •••
 بعضیها روی فکری که می آید متوقف میشوند

مثلا “من فردا بروم پیش فلان کس پول قرض بگیرم” ،،،،،

خب این می آید ، [روی فکر متوقف میشود] 

یکوقت میبیند دارد میگوید

 السلام علیکم ،،،،،،،، 

در دفتر این آقا است ! 

دارد برایش چک مینویسد ، همه نمازش شد همین ، این نشد••••
••• یادتان باشد آیت الله بهجت درباره حضور قلب در نماز میفرمایند •••

•••ورود دست ما نیست اما توقف در اختیار ماست•••

 نظر دهید »

تلنگر

13 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

یـــــــــــک تلنـــــــــــگر 
امروز بی عقلی در دنیا و جامعه شایع شده است. در کتاب ثبت رکورد گینس، به موارد عجیبی برخورد میکنیم. که در واقع برخی از این ها، نه کاربردی دارند و نه اهمیتی!!و این جاهلیت مدرن است.
فردی برای اینکه تعداد لایک بیشتری جمع کند، حاضر است دست به حیوانی ترین کارها بزند. واقعا لایک چند نفر را که حتی نمیشناسید انقدر اهمیت دارد؟؟

این فرهنگ تبرج است که در آخرالزمان بارز شده است و همه، میل به دیده شدن دارند.قرآن هم به آن اشاره کرده است: ” وَ لا تَبَرَجْنَ تَبَرُّجَ جاهِلیّة الاولی ” مثل تبرج جاهلیت اول خودتان را اینگونه نمایان نکنید.
یکی از ویژگی های جاهلیت زمان پیامبر و قبل از ایشان، میل بیش از اندازه مردم به دیده شدن بود. که اکنون مدرن تر آن جلو چشم ماست. 
استاد رائفی پور

تلنگر

آخرالزمان

 نظر دهید »
11 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

‍آرام بخوابید مردم شهر!

دیگر نه بانگِ شیون و گریه ى فاطمه مى‌آید؛

نه صداى “عَجِّل وَفاتى سَریعا"!…
حالا گوشه ى خانه

على سر به دیوار گذاشته و

به جاى هق هق گریه، شانه هایش تکان مى‌خورد

و حسنین(علیهم السلام)، دست به گیسوانى مى‌زنند

که مادر شانه کرده!…
🔳▫️ مادرى که حالا آرام گرفته است و به دیدار رسول خدا پَر کشیده!…
آرام بخوابید مردم شهر!

حالا گوشه ى خانه

دخترکى چادر به سَر کرده و پیراهنى را در آغوش

مى گیرد!…
و فکر مى کند: شـــــاید دوباره…
فاطمیه

آجرک_الله_بقیه_الله

شهادت_بانوی_دو_عالم_تسلیت

 نظر دهید »
11 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

#خاطره_شهدا 
مکاشفه شهیدعبدالحسین_برونسی با_حضرت_زهرا_( س )
شهید برونسی فرمانده است توی عملیات رمضان، تیربار دشمن می گیره تو گردان عده ای شهید میشن گردان زمین گیر میشه. 

سید کاظم حسینی میگه : 

من معاون شهید برونسی بودم،

 اصلا بچه ها نمی تونستن سرشونو بلند کنن،

 یه دفه دیدم شهید برونسی بیسیم چی و پیک و

 همه رو ول کرد و رفت یه جاافتاد به سجده 

رفتم دیدم آروم آروم داره گریه می کنه، 

میگه یا زهرا مدد، مادر جان مدد…
بهش گفتم: حالا وقت این حرفا نیس ،

 پاشو فرماندهی کن !بچه های مردم دارن شهید میشن، 

ولی شهید برونسی انگار مرده بود و اصلا توجهی به این خمپاره ها و حرفهای من نداشت.
گفت : بعد از لحظاتی بلند شد و گفت: 

سید کاظم ؟ گفتم: بله ؟ 

گفت: سیدکاظم اینجا که من ایستادم قدم کن،

 25 قدم بشمار بچه های گردان رو ببر سمت چپ، 

بعد 40 قدم ببر جلو.
گفتم : بچه ها اصلا نمیتونن سرشونو بلند کنن 

عراقی ها تیربارو گرفتن تو بچه ها. چی میگی؟

گفت : خون همه بچه ها گردن من، من میگم همین.
گفت : وقتی این دستورو داد آتیش دشمنم خاموش شد، 25 قدم رفتم به چپ، 40 قدم رفتم جلو،

بعد یه پیرمردی بود توی گردان ما خوب آرپیچی می زد، یه دفه شهید برونسی گفت فلانی آرپیچی بزن،

 گفت : آقای برونسی من که تو این تاریکی چیزی

 نمی بینم 

گفت : بگو یا زهرا و شلیک کن.

می گفت : یا زهرا گفت و شلیک کرد و خورد به یه تانک و منفجر شد.

تمام فضا اتیش گرفت و روشن شدفضا،

گفت اون شب 80 تانک دشمن رو زدیم و بعد عقب نشینی کردیم 
چند روز بعد که پیش روی شد و رفتیم شهدا رو بیاریم، رفتم اونجا که شهید برونسی به سجده افتاده بود 

و می گفت یا زهرا مدد 

 نگا کردم دیدم جلومون میدون مین هست.
قدم شماری کردم 25 قدم به چپ دیدم معبریه که دشمن توش تردد می کرده 

اگر من 30 قدم می رفتم اونورتر توی مین ها بودم

40 قدم رفتم جلو دیدم میدان مین دشمن تموم میشه رفتم دیدم اولین تانک دشمن رو که زدن فرمانده های دشمن با درجه های بالا افتادن بیرون و کشته شدن.
شهدا رو که جمع کردیم برگشتیم تو سنگر نشستم، گفتم آقای برونسی من بچه ی فاطمه ام ، من سیدم، 

به جده ام قسم از پیشت تکون نمی خورم تا سِر اون شب رو بهم بگی،

 تو اون شب تو سجده افتادی فقط گفتی یا زهرا مدد، چی شد یه دفه بلند شدی گفتی 25 قدم به چپ؟

 40 قدم جلو، بعد به آرپیچی زن گفتی شلیک کن؟ شلیک کرد به یه تانک خورد که فرماندهان دشمن تو اون تانک بودن ؟ قصه چیه؟
گفت سید کاظم دست از سرم بردار!

گفتم نه تا این سِر رو نگی رهات نمیکنم،

گفت میگم ولی قول بده تا زنده ام به کسی نگی

 گفتم باشه!

 گفت : تو سجده بودم همینطور که گفتم یا زهرا مدد، (توعالم مکاشفه) یه خانومی رو دیدم 

به من گفت چی شده؟
گفتم بی بی جان موندم؛ اینا زائرین کربلای حسین تو هستند، اینجا موندن چه کنم؟

گفت : آقای برونسی جلوت میدون مینه، حرکت نکن، 25 قدم برو به سمت چپ، اونجا معبر دشمنه، از اونجا بچه ها رو 40 قدم ببر جلو میدون مین تموم میشه فرمانده های دشمن یه جا جمع شدن تو تانک جلسه دارن آرپیچی رو شلیک کن ایشالا تانک منفجر میشه و 

شما ان شاء ا… پیروز میشی

 نظر دهید »
10 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده كه ایشان فرمودند
 روزي رسول خدا 

       ( صلوات الله علیه و آله )
    دربين جمعی از اصحاب خود ؛

                دوبار فرمودند :
     خدايا ديدار برادرانم را

              نصيبم كن 
     اصحابي كه دور حضرت بودند ، 

                گفتند: اي رسول خدا ؛

 

      آيا ما برادران شما نيستيم؟ 

           حضرت فرمودند : خير ، 

               شما ياران من هستيد ؛!
       برادران من قومي هستند

  که در آخرالزّمان به من ايمان مي‏آورند ؛ 

         در حالي كه مرا نديده‏ اند ؛!
 مکیال المکارم ، ج 1 ،ص 421

 نظر دهید »
10 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

مدح و مرثیه_حضرت_زهرا 

ای مقام تو فراتر ز همه باورها

مادر اهل یقین سایه ی بالاسرها
همه مدیون تو هستند الهی مادر

سایه ات کم نشود از سر این نوکرها
هر کسی واژۀ یا فاطمه را یاد گرفت

نشود تا به ابد بسته به رویش درها
ریشه در حرمت بسیار تو دارد بانو

احترامی که گرفتند همه مادرها
برِکت داد به نسل تو خدای عالم

تا شود کور دو چشم همه ی ابترها
قبله ی ام بنینی و رباب و زینب

الگوی قاسم و عباس و علی اکبرها
خاک پای حسنینت همه صاحب نفسان

به تو دارند ارادت همه پیغمبرها
من ازین سوختنت پای علی فهمیدم

فاطمه هست فقط یاور بی یاورها
پشت در یک تنه تو محشر کبری کردی

محسنت شد سپرت جای همه لشکرها
آتش لات و هبل بال و پرت را سوزاند

آب شد تا به ابد قلب علی محورها
نا خود آگاه شود نالۀ ما وا اماه

تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف مسمار شد و باز نفس بند آمد

باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
آنکه از مادر این قوم خجالت نکشید

الگوی شمر شده و خولی و خیره سرها
روضۀ چادر خاکی تو را زینب خواند

کربلا ، نیمۀ شب غارت آن معجرها

 

شاعر: 

حامد_اشتری

 نظر دهید »
09 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

قلب “انسان ظرف و

“رحمت خـــღ ــدا” مظروف است”
حضرت علامه حسن زاده آملی 

 می فرمایند:

 ما در این عالم محروم نداریم.

 خــღ ـــدای متعال وارد قلب همه

 می شود، حتی قلب کافر 
«کَذلِکَ سَلَکْناهُ فی‏ قُلُوبِ الْمُجْرِ(شعراء ۲۰۰)» 

خـــღ ــداوند می فرمایند: من به قلب مجرم هم وارد می شوم، اما چه کنم که ظرفی که #وارونه باشد، رحمت مرا نمی تواند در خود جای دهد. هرچه در آن بریزی، چیزی باقی نمی ماند؟
و لذا خـღ ــــداوند می فرماید
«فَسالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِه(رعد ۱۷)» “تمام دره ها را به قدرظرفیتش پر می کنیم” کدام دره است که بر اساس ظرفیتش پر نشود؟

 و لذا کلمه محروم نداریم، محروم یعنی استحقاق دارد، اما چیزی به او نمی دهند. 

در حــــــــــــــــــــالی که در عالم اینگونه نیست.

 نظر دهید »
09 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

​

 نظر دهید »
08 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

حضرت آیت الله خوشوقت::
خدا در سوره حمد فرموده است:
“ایّاکَ نَعبُد ” یعنی باید گوش به حرف بدهی،عبارت فارسی اش “بندگی” است.
بندگی یعنی گوش به حرف دادن؛
نماز بخوان! چشم!

روزه بگیر! چشم!

این را بندگی و عبادت میگویند.
کلمه پرستش گنگ است ؛ معنا ندارد.

معنایش گوش به حرف دادن است.

حتما فرمانهایی صادر کرده که از ما هم میخواهد گوش به حرف بدهیم،
 فلسفه برایش نبافیم!
گفت نماز بخوان. بخوانیم. همین!

این را از ما میخواهد.
لذا این را در سوره حمد گنجانده است.

و گفته در روز حداقل ده بار باید این را بخوانی ” ایّاک نعبد”
فقط گوش به فرمان تو میدهم.

 نظر دهید »
08 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

استاد فاطمی نیا:
مرحوم كفعمي ميفرمايد:

 زمانيكه ميخواهي وضوء بگيري، اگر لباست را نزد كودكي بگذاري تا نگه دارد ، وقتي بازگردي تالباس را برداري ، اگر كودك بگويد در لباست عقربي رفته است ، هرچند احتمال كمي هم بدهي كه واقعيت دارد ، از پوشيدن لباس اجتناب ميكني!

آن وقت خيلي عجيب است كه إخبارِ ١٢٤هزار پيامبر از قيامت و عوالم بعد از مرگ در ما اثر نميكند و در غفلت به سر ميبريم.

 نظر دهید »
06 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

 اوج رحمت خداوند به بنده اش در اين آيه پيداست؛
سوره بقره آیه 186:
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ 
دراين آيه هفت بار خداوند می گويد خودم…
بی واسطه مهربانی را به اوج می رساند پادشاهی كه گدايی را هفت بار با صميمانه ترين حالت به خودش ميخواند…
عِبَادِي ….ی بنده من

عَنِّي ….. از من

فَإِنِّي قَرِيبٌ…..پس من نزدیکم

أُجِيبُ…. اجابت می كنم من

إِذَا دَعَانِ….وقتی من را می خواند

فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي….پس طلب جواب كنند ازمن

وَلْيُؤْمِنُواْ بِي…….در حالی كه ايمان دارند به من
پس بايد …بايد ….بايد …از من…طلب جواب كنی….اين امر است امر موكد… فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي
بايد از من طلب جواب كنندآن هم با چه حالی؟ در حالی كه به من ايمان داری …وَلْيُؤْمِنُواْ بِي
ايمان داشته باش كه می شنومت ايمان داشته باش كه من نزديكم به تو … فَإِنِّي قَرِیبٌ…

 نظر دهید »
06 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

‍ ✨💠رویای صادقه💠✨
گويند : شخصي خواب ديد كه همسايه اش دارد اثاث و اسباب منزل خود را به منزل او مي آورد. صبح به در خانه همسايه رفت و خواب را تعريف كرد. 

آن همسايه كه تعبير خواب می دانست گفت ديروز من غيبت شما كردم، پس اعمالم به دفتر اعمال شما منتقل شده است از شما رضايت می طلبم پس بيننده خواب رضايت داد.

روز ديگر دوباره آن شخص به درب خانه همسايه آمد و گفت ديشب باز خوابی ديدم و آن خواب اين بود كه شما آمديد و همه اسباب و اثاثيه خود را به منزل خود بازگردانديد.
https://telegram.me/szeslami

 نظر دهید »
05 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

​

 نظر دهید »
05 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

‍ در محضر آیت الله #بهجت (ره) :
 شخصی از آیت الله بهجت پرسید: 

دست به هر شغلی می زنم ناکام می شوم برای بهبودی درآمد و زیاد شدن روزی چه کنم؟
 فرمودند:
«زیاد استغفار کنید و اگر نتیجه نداد بدانید یا کم استغفار کرده اید یا با اعتقاد کامل نگفته اید.»
 در روایت با هر سه لفظ آمده است که اگر کسی ” ملازم ” استغفار باشد، یا ” پیوسته ” استغفار کرد، خداوند او را از هر همّ و غمی رها می کند و از هر تنگنایی راه برون رفت برای وی قرار می دهد و از جایی که گمان نمی کرد روزی اش می دهد.
ذکراستغفار:
«استغفراللهَ ربّی و اَتوبُ اِلَیه»

 نظر دهید »
04 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

اگر به جای گفتن:دیوار موش دارد و موش گوش دارد، بگوییم:

“فرشته ها در حال نوشتن هستند…”
نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، “مراقبت خدا” را در نظر دارد!
قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم:

بچه را ول کردی به امان خدا !

ماشین را ول کردی به امان خدا !

خانه را ول کردی به امان خدا !
و اینطور شد که “امانِ خدا” شد: مظهر ناامنی!

ایکاش میدانستیم امن ترین جای عالم، امانِ خداست.

 نظر دهید »
04 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

​

 نظر دهید »
04 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

از امام صادق(ع) پرسیدند
 که چرا کسانی که در آخر زمان زندگی می کنند رزق و روزیشان تنگ است؟

فرمودند: به این دلیل که غالباً نمازهایشان قضا ميشود…
 منبع: کتاب رزق و روزی از دیدگاه قرآن و حدیث

 نظر دهید »
03 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

​

 نظر دهید »
03 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

​

 1 نظر

روایت

03 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

روایتی زیبا برای شادی دل شیعیان امیرالمومنین (ع)
  جابر جعفي گويد: از امام صادق - عليه‏السلام - درباره‏ي تفسير فرمايش خدا: (و ان من شيعته لابراهيم) [83/صافات] «و همانا از پيروان او، ابراهيم بوده» سؤال نمودم.
حضرت فرمود: خداوند هنگامي که ابراهيم را آفريد پرده از چشم او کنار زد، پس او نوري در کنار عرش ديد گفت: خداوندا! اين نور چيست؟
خدا فرمود: اين نور محمد برگزيده‏ي من از ميان مخلوقاتم است. آنگاه نور ديگري در کنار او مشاهده نمود گفت: خداوندا؛ اين نور چيست؟
خدا فرمود: اي نور علي بن ابي طالب - عليه‏السلام - ياري کننده‏ي دين من است.

و سپس در کنار آنها سه نور ديگر مشاهده نمود سؤال کرد، خداوندا؛ اين انوار چيست؟

به او خطاب شد: اين نور فاطمه - سلام الله عليها - است که محبانش را از آتش جهنم جدا ساخته و نجات دادم، و نور دو فرزندش حسن و حسين - عليهم‏السلام - مي‏باشد.

حضرت ابراهيم گفت: خداوندا؛ من نه نور ديگر مي‏بينم که گرداگرد آنها جمع شده‏اند (آنها چيستند)؟

به او گفته شد: اي ابراهيم؛ اينها امامان از فرزندان علي و فاطمه - عليهماالسلام - مي‏باشند.

حضرت ابراهيم فرمود: خداوندا، به حق اين پنج نفر مرا از اين نه نفر آگاه کن.

به او گفته شد: نخستين آنها علي بن الحسين سپس فرزندش محمد، و فرزندش جعفر و فرزندش موسي و فرزندش علي و فرزندش محمد و فرزندش علي و فرزندش حسن و فرزندش حجت قائم - عليهم‏السلام - است.

حضرت ابراهيم گفت: خداوندا؛ نورهائي را مي‏بينم که کسي جز تو شمار وعدد آنها را نمي‏داند به اين انوار چهارده گانه احاطه نموده‏اند (اينها کيانند)؟

گفته شد: اي ابراهيم؛ اينان شيعيان آنها هستند، شيعيان اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب - عليه‏السلام -.

حضرت ابراهيم فرمود: شيعيان آنها به چه چيز شناخته مي‏شوند (و علامت آنها چيست)؟

گفته شد: به انجام پنجاه و يک رکعت نماز در روز، و جهر به بسم الله الرحمان الرحيم، و قنوت پيش از رفتن به رکوع (در نماز) و انگشتر را به دست راست گذاشتن.

اينجا بود که حضرت ابراهيم فرمود: خداوندا، مرا از شيعيان اميرالمؤمنين - عليه‏السلام - قرار بده.

خداوندا در قرآن از اين ماجرا حکايت نمود آنگاه که فرمود: (و ان من شيعته لابراهيم) «و همانا از پيروان او، ابراهيم بود» 

 منبع : بحارالأنوار: ج 36 ص 151 ح 131

 1 نظر
02 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

اندکی اندکی_تفکر
وقتی پشت سر پدرت از پله ها پایین می روی

و می‌بینی چقدر آهسته می رود

تازه می‌فهمی چقدر پیر شده !

وقتی مادر بعد از غذا پنهانی مشتی دارو را می‌خورد ، می‌فهمی چقدر درد دارد اما چیزی نمی گوید..

در ۱۰ سالگی : مامان ، بابا عاشقتونم

در ۱۵ سالگی : ولم کنین

در ۲۰ سالگی : مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم 

در ۲۵ سالگی : باید از این خونه بزنم بیرون 

در ۳۰ سالگی : حق با شما بود 

در ۳۵ سالگی : میخوام برم خونه پدر و مادرم 

در ۴۰ سالگی : نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم !

در شصت سالگی : من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن …

و این رسم زندگی است….

چه آرامشی دارد قدردان زحمات پدر و مادر بودن و هیچ زمانی دیر نیست

حتی همین الان..

 نظر دهید »
02 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

#من_و_خدا
 مناجات بسیار زیبا از زبان خدا با بنده گنهکارش
گنه کردی بیا می بخشمت، گفتم که #غفارم 

تو با خود دشمنی کردی ولی من #دوستَت_دارم
اگر من با تو بد بودم، تو را دعوت نمی کردم

گشودم در که بر گردی ببینی #لطف بسیارم
تو مهمانِ عزیزی بر من و من میزبان تو

چگونه میهمان #نومید برگردد ز دربارم
زِ بستر #نیمه_شب برخیز و #اشکی ریز بر دامن

که با اشک شبت خاموش گردد شعلۀ #نارم
تو آن #عبدی که در گرداب جرم و #معصیت غرقی

من آن #رب ّم که باشد دم به دم #لطف و کرم کارم
بجز #نومیدی از عفوم ببخشم هر گناهی را

امید آور، امید آور، که من از یأس بیزارم

به عفو و بخشش خدا ایمان بیار

هرگز برای #توبه دیر نیست
ببین خدا منتظرته هاااا

 نظر دهید »
01 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

داسـتـان های مـادرخــوبــے هـا 

چـهارعمل مهم قبل از خــواب

 

حضرت فاطمه زهرا(س) می فرماید: در حالی که بستر خود را پهن کرده بودم، رسول خدا(ص) بر من وارد شد و فرمود: ای فاطمه، سر به بستر خواب مگذار مگر این که چهار عمل را انجام دهی: 

➊قرآن را ختم کن

➋پیامبران را شفیع خود قرار بده،

➌اهل ایمان را از خویش راضی گردان

➍ ویک حج و عمره انجام بده. 
پدرم این چهار دستور را داد و مشغول نماز شد. من هم در حالی که انجام این چهار کار را مشکل می دیدم، به فکر فرو رفتم و صبر کردم که نماز پدرم تمام شود و برای انجام آن اعمال راهنمایی بگیرم. وقتی نماز حضرتش به پایان رسید، عرض کردم: ای رسول خد، چهار دستور به من دادی که برای انجام آن در این وقت کم توانایی ندارم. آن حضرت لبخندی زد و بعد فرمود: 
➊اگر (قل هو الله احد) را سه مرتبه بخوانی، مثل این است که یک ختم قرآن انجام داده ای; 

➋و اگر بر من و پیامبران قبل از من صلوات بفرستی، همه ما روز قیامت شفیعان تو هستیم; 

➌و اگر برای اهل ایمان از خداوند آمرزش بخواهی، همه آنان از تو رضایت مند خواهند شد; 

➍و اگر بگویی:سبحان الله والحمدلله ولا اله الا الله والله اکبر، مانند این است که حج و عمره انجام داده ای. 

مـنـابع:

مجله معارف اسلامی شماره 49 

به نقل از: فاطمةالزهرا بهجة قلب المصطفی، ص304

 نظر دهید »
01 اسفند 1395 توسط طيبه عليوردي لو

استاد فاطمي نيا:
هركس بر روي زمين است ، از بركت وجود حضرت صدّيقه طاهره سلام الله عليها ميباشد.

همه موجودات از وجود آن حضرت كسب فيض ميكنند.

اين افاضه تعطيل بردار نيست ، منتها با انجام اعمال صالح و ترك محرمات ، بايد شرايط كسب فيض و بهره بردن از نورِ آن وجود مقدس را در خود ايجاد كنيم.

يكي از اولياء خدا كه اهل كشف و شهود بود ، ميفرمود:

” در تمام شفاعت ها ، بايد امضاي حضرت زهراء(ع) باشد”

.

اللهم_العن_قاتلي_فاطمة_الزهراء

 نظر دهید »

قضاوت

30 بهمن 1395 توسط طيبه عليوردي لو

زمين بهشت مي شود :روزيكه مردم بفهمند 

- هيچ چيز عيب نيست جز قضاوت ومسخره كردن ديگران…! 

- هيچ چيز گناه نيست جز حق مردم..!

- هيچ چيز ثواب نيست جز خدمت به ديگران. …!

- هيچ كس اسطوره نيست الا در مهربانى و انسانيت…!

- هيچ دينى با ارزش تر از انسانيت نيست…!

- هيچ چيز جاودانه نمي ماند جز عشق…!

- هيچ چيز ماندگار نيست جز خوبى

 نظر دهید »
30 بهمن 1395 توسط طيبه عليوردي لو

 

آیت الله خوشوقت(ره):
گناه و معصیت دل را خراب میکند.
مرکز ایمان در دل انسان است.

گناه ایمان را پایین می آورد، از بین میبرد.

لذا صفات بد در دل انسان نشأت پیدا میکند.
اما اگر تقوا را مراعات کردیم و گناه نکردیم، دل رو به آبادی میگذارد،

صفات خوب در آن رشد میکند،

و صفات بد از بین میرود.
 لذا ملاک آبادی دل و قلب، تقوا و اطاعت فرمان خداست.

 نظر دهید »

ایام فاطمیه

30 بهمن 1395 توسط طيبه عليوردي لو

سوره کوثر که در شأن و منزلت حضرت زهرا(س) نازل شده، داراى ویژگى ژرف و شگرفى است، به گونه‏ اى که تمام کلمات کلیدى آن؛ یعنى «أعطینا»، «کوثر»، «فصلّ»، «انحر»، «شانى‏ء» و «أبتر»، فقط یک بار در کل قرآن به کار رفته‏ اند.در زبان عربى هنگامى که گفته می‏شود: «قامَ لَها»، یعنى این مرد به احترام آن زن از جاى خود برخاست؛ ولى هنگامى که گفته مى‏شود: «قامَ اِلَیها»، یعنى این مرد به احترام آن زن از جاى خود برخاست و به جهت احترام ویژه‏اى که براى آن زن قائل بود، چند قدمى نیز به طرف او حرکت کرد. در بحار الانوار گفته شده است که هرگاه حضرت زهرا(س) نزد پیامبر خدا(ص) مى‏آمدند «قامَ اِلَیها»، ) (1)

یعنى پیامبر(ص) نه فقط به احترام حضرت زهرا(س) از جاى خود برمى‏خاستند؛ بلکه به جهت احترام ویژه‏اى که براى حضرت زهرا(س) قایل بودند، چند قدمى نیز به طرف او حرکت مى‏کردند و سپس حضرت زهرا(س) را در جاى خود مى‏نشاندند.

 نظر دهید »
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یا زهراسلام الله علیها

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شهادت ها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس